آستین (Austin)

پس از شیوع

هنگامی که شیوع این بیماری رخ داد، شهر به سرعت در هرج و مرج فرو رفت و بسیاری از مردم یا به سرعت جان خود را از دست دادند یا آلوده شدند. جوئل، تامی و سارا در حین فرار به داخل شهر متوجه یک انبار آتش شدند. تامی و جوئل به طور خلاصه اشاره کردند که مالک آن مردی به نام لوئیس است، این زوج امیدوار بودند که او زنده بماند.

هنگامی که آنها به شهر رسیدند، بزرگراه توسط ده ها اتومبیل مسدود شد، اگرچه خیابان های سطح شهر مملو از مردان و زنانی بود که برای جان خود می دویدند. وقتی این سه نفر با کامیونشان تصادف کردند، پیاده از خیابان ها فرار کردند. آنها بیشتر از ویرانی را از طریق یک کوچه فرار کردند، اگرچه سارا و جوئل به دلیل چندین آلوده از تامی جدا شدند.

هنگامی که جوئل و سارا به بزرگراه رسیدند، توسط یک سرباز متوقف شدند و او به سمت آنها شلیک کرد. با وجود رسیدن تامی و کشتن سرباز، سارا به شدت مجروح شد و در آغوش پدرش جان باخت.

سالها بعد، تامی به شهر بازگشت و خانه قدیمی جوئل را پیدا کرد، شهر به احتمال زیاد متروک بود، او ادعا کرد که چیز زیادی باقی نمانده است، اما او موفق شد یک عکس را نجات دهد.