خط زمانی (timeline)

فوریه
ابی و گروهش به وایومینگ می رسند و شروع به اقامت در عمارت متروکه بالدوین می کنند.
مارس
1 مارس
دینا در رقص زمستانی شهر، الی را می بوسد، که منجر به درگیری بین جوئل و ست پس از اینکه جوئل برای دو زن همجنسگرا است.
الی از خانه جوئل عبور می کند و اعتراف می کند که می خواهد سعی کند او را ببخشد. آنها موافقت می کنند و شروع به ترمیم رابطه خود می کنند.
گشت نگهبان ماریا انبوهی از مبتلایان را در اقامتگاه اسکی مشاهده می کند.
2 مارس
در ساعات اولیه صبح، ماریا جوئل و تامی را می‌فرستد تا محل را بگردند.
الی، دینا و جسی به گشت زنی در اطراف جکسون می روند و گروه جسی قرار است جایگزین جوئل و تامی در اقامتگاه اسکی شوند.
ابی و اوون محل سکونت جکسون را پیدا می کنند. اوون فاش می کند که خدمه آنها به چنین منطقه مستحکمی حمله نمی کنند. ابی اوون را ترک می کند تا جوئل را تنها پیدا کند.
دینا و الی در یک طوفان برفی گرفتار می شوند و در مخفیگاه یوجین لیندن پناه می گیرند.
ابی توسط یک گروه ترکی تعقیب می شود، اما جوئل و تامی او را در لژ نجات می دهند. این سه نفر غرق شده به عمارت بالدوین می گریزند.
جسی دینا و الی را پیدا می کند و نشان می دهد که جوئل و تامی با هم ملاقات نکرده اند.
در عمارت بالدوین، ابی تامی را ناک اوت می کند و سپس جوئل را شکنجه می دهد و می کشد درست زمانی که الی وارد اتاق می شود.

اوایل اسفند
تشییع جنازه جوئل رخ می دهد.
تامی جکسون را ترک می کند تا ابی و گروهش را تعقیب کند.
الی و دینا بعد از تامی به سیاتل می روند تا به دنبال جبهه آزادی واشنگتن بگردند.
روز نامعلوم 1
در سیاتل، ابی و مانی در سپیده دم بیدار می شوند تا با مل وظیفه گشت زنی را انجام دهند. آنها به پایگاه عملیاتی رو به جلو می رسند، جایی که رهبرشان اسحاق به ابی دستور می دهد اولین حمله به جزیره سرافیت ها را رهبری کند. ابی امتناع می کند و از پایگاه فرار می کند تا اوون را پیدا کند که آیزاک او را خائن به WLF می داند.
در نقطه ای از روز، تامی به سیاتل می رسد و نیک را در هتل Serevena پیدا می کند و برای اطلاع از محل اختفای ابی شکنجه می کند. سپس او را می کشد و سوار بر اسب از گشتی دیگر WLF فرار می کند.
بعداً در روز، الی و دینا به سیاتل می‌رسند. الی جردن را در مدرسه ابتدایی پیدا کرده و می کشد و از اطلاعات جدید برای یافتن لیا در ایستگاه تلویزیونی استفاده می کند. آنها جسد او را پیدا می کنند و قبل از فرار از جوخه WLF برای اطلاعات بیشتر در مورد ابی جستجو می کنند. مدتی بعد، آنها شب را در تئاتر پیناکل پناه می برند.
در شب، ابی توسط یک گشت سرافیت در جنگل دستگیر می شود اما توسط لو و یارا نجات می یابد. در حالی که سپاسگزار است، آنها را در یک تریلر رها می کند و به آکواریوم می رود. در آنجا اوون را پیدا می کند که او را متقاعد می کند که WLF را رها کند و به جستجوی فایرفلایزهای ساکن در سانتا باربارا برود.
روز ناشناخته 2
در سپیده دم ابی نزد لو و یارا برمی گردد. او یارا را به آکواریوم می برد، جایی که مل اکنون با اوون است. بازوی آسیب دیده یارا به این معنی است که مل باید آن را آمپول بزند و ابی و لو را موظف می کند تا لوازم مورد نیاز را از بیمارستان لیک هیل سیتل جمع آوری کنند.
بعداً همان روز صبح، الی از یک برنامه رادیویی متوجه می شود که یک متجاوز در حومه هیلکرست است. تامی که فکرش را می کند، دینا را در تئاتر می گذارد تا بررسی کند. با این حال، در واقع جسی است. این زوج در راه بازگشت به تئاتر مبارزه می کنند.
به دنبال سرنخ دیگری که از طریق رادیو شنیده می شود، تا عصر، الی به امید یافتن نورا به بیمارستان لیکهیل سیاتل می رود.
در بیمارستان، ابی به عنوان AWOL شناخته می شود و توسط دیگر اعضای WLF بازداشت می شود. نورا سپس مخفیانه او را آزاد می کند و او را به طبقات پایین بیمارستان هدایت می کند، جایی که تجهیزات پزشکی در آن قرار دارد.
اندکی بعد، الی از راه می رسد و با نورا روبرو می شود. الی او را در زیرزمین شکنجه می کند و می کشد. در همان زمان، ابی لوازم پزشکی را جمع آوری می کند و یک پادشاه موش را قبل از اینکه دوباره با Lev متحد شود، می کشد. الی با لرزش شبانه در تئاتر با مکان مخفیگاه ابی، آکواریوم، نزد دینا و جسی برمی گردد. ابی و لو به آکواریوم باز می گردند، جایی که مل با موفقیت یارا را عمل می کند.

روز نامعلوم 3
اوون از لو و یارا دعوت می کند تا با آنها به سانتا باربارا بروند، اما لو به جزیره سرافیت باز می گردد تا با مادرش باشد. ابی و یارا دنبالش می روند.
الی و جسی به امید یافتن چیزی از تامی و ابی به آکواریوم رفتند.
آیزاک به مانی دستور می‌دهد تا برای محافظت از قایق‌ها از تهاجم برنامه‌ریزی شده، به اسکله برود.
تامی به مارینا می رسد و به تیم مانی حمله می کند. او همه آنها را می کشد، به جز مانی، که یک رادیو دونده برای کمک دارد.
جسی و الی صدای یک تیم WLF را از مارینا می شنوند. جسی الی را رها می کند تا به آنجا برود، زیرا مشکوک است که تامی به کمک نیاز دارد.
در مارینا، ابی می رسد و به مانی کمک می کند تا در موقعیت تامی پیش برود. هر دو به سمت او می روند، اما مانی مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و کشته می شود. ابی با کمک یارا بر تامی چیره می شود و او را به دریا می اندازد.
در یک نقطه، جسی تامی را پیدا می کند و به او کمک می کند تا از آب خارج شود. تامی در این راه تفنگ شکاری خود را گم می کند.
آیزاک تهاجم WLF را به جزیره سرافیت ها راه اندازی می کند.
ابی و یارا به جزیره سرافیت می رسند و لو را نجات می دهند. در راه، گروه اسحاق با آنها روبرو می شوند. در درگیری بعدی، یارا و آیزاک کشته می شوند، اما ابی و لو با موفقیت از جزیره فرار می کنند.
وقتی ابی و لو با قایق برمی گردند، الی به آکواریوم می رسد و اوون و مل را می کشد. سپس تامی و جسی می‌رسند و الی را نزد دینا در تئاتر می‌برند.
ابی و لو وارد آکواریوم می شوند و اجساد دوستانشان را می بینند. با پیدا کردن نقشه ای که الی پشت سر گذاشته است، به تئاتر سفر می کنند.
آنها از پنجره کناری آن وارد سالن تئاتر می شوند و وارد اتاق رادیو می شوند، جایی که ابی می فهمد که تامی آنها را تعقیب می کند. از طریق رادیو، تایید مرگ آیزاک و عقب نشینی WLF از جزیره شنیده می شود.
در طبقه پایین، ابی با تامی، جسی و الی روبرو می شود. در دعوای بعدی، جسی کشته می‌شود، تامی زخمی می‌شود و الی و دینا تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند. پس از مداخله لو، ابی تصمیم می گیرد که آنها را نجات دهد.
اواخر 2038
جی جی متولد شد.