فایرفلایز (Fireflies)

ایجاد و جنگ علیه FEDRA

Fireflies در دهه 2010، مدت کوتاهی پس از شیوع CBI تأسیس شد. این در واکنش به کودتای تحت حمایت ارتش FEDRA و تعلیق متعاقب آن اکثر شعبه های دولت ایالات متحده و همچنین حکومت نظامی وحشیانه ای بود که در مناطق قرنطینه مانند لس آنجلس وضع شد. این گروه خواستار پایان دادن به حکومت ارتش شد و چندین تظاهرات و شورش در تلاش برای به دست آوردن کنترل بر مناطق قرنطینه به راه انداخت. هنگامی که سربازان حداقل شش عضو فایرفلای را اعدام کردند، حمایت مردم افزایش یافت.

در دهه 2020، فایرفلایز به غیرنظامیان در مناطق قرنطینه متعدد الهام بخشیدند تا علیه ارتش قیام کنند، که منجر به شورش در چندین شهر در ایالات متحده شد. در حین شورش، فایرفلایز معمولاً شعار گروه خود، “به دنبال نور” را در اطراف شهرها، عمدتاً روی دیوارهای ساختمان، گرافیتی می زدند. آنها با موفقیت ارتش را در شهر پیتسبورگ شکست دادند، اما اقدامات آنها همیشه نتایج مطلوب را نداشت. در اکثر قیام‌ها، شهروندان شورشی بیشتر از اعضای واقعی فایرفلای درگیری را انجام داده‌اند، که منجر به دشمنی‌هایی می‌شود که معمولاً منجر به این می‌شود که شهروندان پس از پایان شورش، از ترس از ظلم و ستم توسط فایرفلای‌ها، به جای ارتش، به فایرفلای‌های شهر خود بپردازند. . فایرفلای ها کنترل خود را از دست دادند و اعدام شدند یا مجبور به فرار شدند و به شهروندان این امکان را داد که زمام امور را در دست بگیرند.

در جاهای دیگر، فایرفلایز همچنین متعهد به یک کمپین کوتاه مدت علیه ارتش مستقر در دنور کیو ز. تامی میلر و یوجین لیندن در یک سلول تروریستی فایرفلای در شهر قرار گرفتند و حملات بمب گذاری را در ایست های بازرسی نظامی آغاز کردند. رهبر سلول آنها همچنین از آنها خواسته بود که تعداد زیادی پرسنل نظامی را در شهر دستگیر و شکنجه کنند. اقداماتی که آنها مرتکب شدند یوجین را از همسر و دخترش دور کرد، زیرا آنها مبارزه آتشین او و فایرفلایز را تلاشی بیهوده می دانستند. در پایان، کمپین به بن بست رسید و یوجین و تامی بلافاصله پس از آن Fireflies را ترک کردند تا به جامعه ای که در جکسون، وایومینگ زندگی می کردند بپیوندند.

جست‌وجوی درمان

شب تاب ها سال ها به دنبال درمانی برای مقابله با CBI بودند. روحیه در سازمان سقوط کرد زیرا آزمایشات واکسیناسیون همچنان با شکست مواجه شد و ارتش شروع به شکار آنها کرد. آنها سرانجام آزمایشگاه اصلی تحقیقاتی خود را در دانشگاه کلرادو شرقی راه اندازی کردند، زمانی که گروهی از دانشجویان یا ترک کردند یا مردند. زمانی که آنجا بودند، یک پست نگهبانی ایجاد کردند تا گزارشی از چه کسی و چه چیزی وارد می‌شود و برای نظارت بر حومه‌های منطقه در حالی که آزمایشگاه اصلی تحقیقاتی خود را در ساختمان علوم راه‌اندازی می‌کنند. زمانی تامی زمانی که فایرفلای بود از آزمایشگاه بازدید کرد و حتی پس از ترک گروه همچنان معتقد بود که پایگاه اصلی فایرفلایز است. در پیامی روی یک ضبط کننده Firefly ذکر شد که آنها در آزمایشات واکسن غیرفعال در سال 2028 موفقیت هایی داشتند، اما در درازمدت هیچ نتیجه ای حاصل نشد.

چند سال قبل از وقایع بازی اصلی، با توجه به حضور یک بادکن، Fireflies پایگاه خود را از دانشگاه ایسترن کلرادو به بیمارستان سنت مری در سالت لیک سیتی منتقل کردند، زیرا ایمنی آزمایشگاه علمی در حال به خطر افتادن بود. حملات عفونی علاوه بر این، زمانی که یک میمون آزمایشگاهی حامل عفونت او را گاز گرفت، یک دانشمند فایرفلای آلوده شد. او که تصمیم گرفت با دیگران که به سرعت آنجا را ترک کردند و اکثر تجهیزات پزشکی خود را رها کردند، نرود، پس از ابراز تاسف در مورد زمان خود به عنوان یک کرم شب تاب، جان خود را گرفت.

رویدادهای نماینده فراکسیون

در جایی در آمریکا، گروهی از فایرفلای ها تلاش کردند محموله ای را از گروهی از شکارچیان بدزدند، زیرا تامین امنیت آنها شانس آنها را برای ایجاد درمانی برای CBI افزایش می دهد. این گروه به مدت 12 هفته در کمپ قرار گرفتند و در حالی که با گروه‌هایی از شکارچیانی که هر هفته به آنها حمله می‌کردند می‌جنگیدند، تا آنجا که ممکن بود بازمانده‌ها را به دست آوردند. اگر این گروه موفق به دریافت محموله می شد، یک قدم به نجات بشریت نزدیکتر می شد. در غیر این صورت، شکارچیان با موفقیت آنها را دفع کردند و کشتند و آذوقه را برای خود تأمین کردند.

یافتن سوژه ایمن

رویدادهای American Dreams

در بوستون در سال 2033، فایرفلایز در خارج از منطقه با ارتش بوستون درگیر تیراندازی شدند. الی و رایلی با درگیری مواجه شدند که گروه شبه نظامی در حال شکست خوردن بود و رایلی از بمب های دودزای وینستون برای پوشش دادن فرار گروه استفاده کرد. فایرفلایز بعداً دو دختر را در مرکز خرید پیدا کردند و آنها را از شر یک زوج آلوده نجات دادند اما دختران را به اسارت گرفتند. مارلین که در میان گروه بود، پس از شناخت الی دستور داد که دختران را زنده نگه دارند.

بعد از اینکه مارلین تونل یک قاچاقچی را پیدا کرد تا در آن پنهان شود، الی و رایلی را از قید و بندهای آنها آزاد کرد. همانطور که رایلی و مارلین بر سر پیوستن او به گروه بحث می کردند، فایرفلایز توسط سه قاچاقچی مسلح مورد حمله قرار گرفتند. فایرفلایز با کمترین تلفات، قاچاقچیان را کشتند و مارلین تعهد رایلی را آزمایش کرد. مارلین بعداً دختران را به QZ هدایت کرد، البته نه قبل از اینکه به الی درباره مادرش بگوید.

رایلی در نهایت پس از تعقیب یکی از اعضا در یک کوچه اجازه یافت به فایرفلایز بپیوندد. در آنجا مارلین به او سلام کرد و پرسید چه چیزی طول کشید؟ او آویز فایرفلای و یک تفنگ دستی خود را به رایلی هدیه داد. این گروه در بوستون ابتدا پس از استخدام رایلی قصد داشت در ماه‌های آینده شهر را ترک کند، اما برنامه‌ها زمانی تغییر کرد که سه هفته قبل از وقایع The Last of Us، مارلین متوجه شد که الی پس از گزش توسط یک بیمار از این بیماری مصون است و این کار را نکرد. بر خلاف دوستش رایلی تسلیم قارچ شد. این امر باعث شد که گروه سازماندهی مجدد کنند تا بتوانند عملیاتی را برای بیرون بردن الی از شهر نیز راه اندازی کنند و این دختر به هدف اصلی گروه تبدیل شود.

رویدادهای The Last of Us

چند هفته بعد، فایرفلایز یک حمله تروریستی را در یک ایست بازرسی نظامی سازماندهی کردند و یک وسیله نقلیه را بمب گذاری کردند، که باعث شد سربازان بوستون خیابان ها را مسدود کنند. این حادثه یک انحراف برای منحرف کردن حواس ارتش بود در حالی که مارلین برای قاچاق الی از شهر کار می کرد. در آماده سازی برای بردن دختر به آزمایشگاه اصلی خود، مارلین در ابتدا با یک قاچاقچی محلی به نام رابرت معامله کرد تا الی را به نقطه ملاقات در ساختمان کاپیتول در خارج از بوستون QZ ببرد. فایرفلایز برنامه هایی برای خروج بی سر و صدا از شهر داشتند، اما ارتش شروع به تحریک آنها کرد. فایرفلایز در پاسخ خشونت آمیز شدند و خود رابرت توسط جوئل و تس کشته شد. پس از ملاقات با مارلین، آنها شاهد اعدام جوخه ای از سربازان هستند که Fireflies اسیر شده را اعدام می کنند. بعداً، این زوج موافقت کردند که الی را در ازای سلاح‌هایی که رابرت به گروه شبه‌نظامی فروخته بود، به ساختمان کاپیتول ببرند. با این حال، فایرفلای هایی که قرار بود در کاخ ایالتی ماساچوست ملاقات کنند، همگی توسط ارتش کشته شده بودند و آنها را مجبور به فرار کردند. Fireflies که قادر به یافتن الی یا قاچاقچیان نبود، مجبور شدند به این نتیجه برسند که آخرین امید آنها برای درمان از بین رفته است.

در طول سال، مارلین و تعداد انگشت شماری از بوستون فایرفلایز بازمانده تا 23 مارس 2034 به سالت لیک سیتی عقب نشینی کردند. آنها با رفقای خود که سال ها بود ندیده بودند، گرد هم آمدند، اما همه آنها با اطلاع از مرگ تیم استخراج غمگین شدند.

شکست و انحلال رسمی

در 28 آوریل 2034، تقریباً یک سال پس از مأموریت جوئل با الی، یک گشت فایرفلای این جفت را در تونل های شهر در مسیر بیمارستان پیدا کرد. الی که تقریباً غرق شده بود، توسط جوئل CPR انجام می شد که فایرفلایز او را ناک اوت کردند و او را زنده کردند، سپس هر دو را به پایگاه اصلی خود بردند.

از آنجایی که الی را برده و برای عمل جراحی آماده کرده بودند، پزشکان به مارلین گفتند که نمی توانند مغز آلوده به قارچ او را بدون کشتن او استخراج کنند. مارلین با اکراه اجازه داد، اما زمانی که جوئل از عملیات مطلع شد، نگهبان خود ایتان را کشت و به سمت اتاق عمل رفت و فایرفلایز را که راه او را مسدود کرده بودند، کشت. جوئل سپس جری اندرسون سر جراح را کشت، زمانی که او اجازه نداد جوئل الی را بگیرد. کرم شب تاب بیهوده سعی کردند او را در ناحیه اطفال گوشه کنند، و جوئل در آسانسور فرار کرد.

زمانی که جوئل الی را به گاراژ پارکینگ آورد، مارلین با او روبرو شد و سعی کرد جوئل را متقاعد کند که الی را تحویل دهد، زیرا الی می‌خواست این کار را انجام دهد – نجات بشر و ایجاد واکسن. با این حال، جوئل، پس از اینکه تصمیم گرفت الی را از دست ندهد، مارلین را کشت زیرا معتقد بود که او فقط به دنبال آنها خواهد آمد.

پس از مرگ مارلین، اتان و جری به دست جوئل، فایرفلایز زنده‌مانده به شدت تضعیف شدند. پس از سال‌ها تحمل شکست‌های مکرر از ارتش، مرگ رهبران فایرفلای، و از دست رفتن شانس تولید واکسن، اکثریت فایرفلایز زنده‌مانده تمام امید خود را به گروه از دست دادند و به انحلال رسمی رای دادند و رسماً به این گروه پایان دادند. Fireflies اصلی به عنوان یک شبه نظامی شورشی.

تلاش برای تشکیل مجدد

رویدادهای The Last of Us Part II

با این حال، با توجه به ضبط شده ای که الی پس از کاوش در بیمارستان متروک سنت مری در سالت لیک سیتی پیدا کرد، واضح است که بخشی از فایرفلایز مخالف انحلال بودند و بسیاری می خواستند به دنبال جوئل و الی بروند تا به کار بر روی یک پروژه ادامه دهند. واکسن با وجود مرگ جری، یا برای ادامه مقاومت در برابر ارتش و FEDRA همانطور که قبلاً انجام می دادند. با این حال، اینها در اقلیت ظاهر شدند زیرا این گروه به طور رسمی تا سال 2036 منحل شده بود.

فایرفلای ها از هم جدا می شوند، راه های جداگانه خود را می روند، به گروه های مختلف می پیوندند یا تشکیل می دهند. برخی مانند ابی اندرسون، مانی آلوارز، اوون مور، مل و نورا در کنار هم ماندند و به جبهه آزادی واشنگتن پیوستند. رهبر WLF، آیزاک دیکسون، به این افراد لقب “خدمه دریاچه نمک” را داده است، زیرا این پنج نفر قبل از فروپاشی گروه در سالت لیک سیتی مستقر بودند. این گروه به‌ویژه به دلیل تجربه بالا در میان جبهه آزادی‌بخش واشنگتن به‌عنوان کهنه‌سرباز در نظر گرفته می‌شد و بسیاری از دیگر اعضای WLF برای آنها احترام قائل بودند. ابی و همراهانش پس از سفر به جکسون، انتقام شخصی خود را با کشتن جوئل انجام دادند.

با این حال، در حالی که منحل شد، شایعاتی وجود داشت که برخی از فایرفلایزهای سابق در سانتا باربارا برای راه اندازی مجدد گروه جمع شده بودند. اوون قبل از مرگش به خدمه دریاچه نمک پیشنهاد کرد که به آنها بپیوندند. پس از وقایع سیاتل، ابی و لو به دنبال سرنخ‌ها می‌روند و در جستجوی آنها به سانتا باربارا می‌روند. آنها در نهایت با یک پادگان قدیمی در زیرزمین خانه ای در حومه شهر، 2425 کنستانس، روبرو می شوند. آن‌ها فهرستی از فرکانس‌ها را پیدا می‌کنند و در نهایت با مردی از طریق رادیو تماس برقرار می‌کنند که از ابی سؤال می‌کند تا مطمئن شود که او واقعاً یک فایرفلای سابق است و به او نشان می‌دهد که فایرفلایز در پایگاه خود در جزیره کاتالینا هستند و تعداد آنها در حال افزایش است. با جمع آوری تقریباً دویست عضو سابق. از آنها می خواهد که مکانشان را به او بگویند و می گوید آنها را پیدا می کنند. با این حال، هنگامی که این دو نفر از خانه خارج می شوند، توسط Rattlers مورد حمله قرار می گیرند و اسیر می شوند و به پایگاه خود آورده می شوند تا به عنوان برده کار کنند. آنها سرانجام ماه ها بعد آزاد شدند و با قایق به مقصد جزیره کاتالینا فرار کردند.