“فقط یکی. فقط یک اشتباه. فقط یک اشتباه و من تبدیل به یکی از این بیوه ها می شوم. فهمیدی؟”
ماریا در مخالفت با تصمیم تامی برای کمک به جوئل.
ماریا میلر یک شخصیت مکمل در The Last of Us Part I و The Last of Us Part II است. او همسر تامی میلر است. او یک جامعه پر رونق را در جکسون، وایومینگ رهبری می کند.
ماریا میلر
اطلاعات بیوگرافی
وضعیت
زنده
جنسیت
خانم
شغل
رهبر جکسون
وابستگی
جامعه جکسون
روابط
پدر بی نام
تامی میلر (شوهر)
جوئل میلر (برادرشوهر)
خواهر شوهر سابق بی نام
سارا میلر (خواهرزاده)
اقامت
جکسون، وایومینگ
بیوگرافی
رویدادهای The Last of Us Part I
مدتی پس از شیوع اولیه عفونت مغزی کوردیپس، ماریا و پدرش یک شهرک در جکسون، وایومینگ را اداره کردند و از یک نیروگاه برق آبی برای تولید برق برای شهرک استفاده کردند. آنها به زودی رهبران سکونتگاه خود شدند زیرا خانواده های بیشتری در پناهگاه امن خود مستقر شدند. ماریا بعداً پس از ترک فایرفلایز و برادرش جوئل در بوستون، تامی را ملاقات کرد. این دو به هم نزدیک شدند و در نهایت ازدواج کردند. با این حال، سد هر روز از سوی گروهی از راهزنان مورد حمله قرار می‌گرفت که باعث می‌شد آنها نسبت به غریبه‌ها دشمنی کنند.
در پاییز 2033، ماریا متوجه دو غریبه، مردی و همراه نوجوانش الی شد که این جفت تلاش می‌کردند وارد کارخانه شوند. او ابتدا با تصور اینکه آنها دشمنی می کنند، آنها را با افرادش تهدید کرد، تنها زمانی آرام شد که تامی توضیح داد که غریبه برادرش جوئل است. در آن زمان، گروهی از کارگران در حال اتمام تلاش خود برای تعمیر یکی از توربین ها برای تولید برق برای شهرک بودند.
در حالی که برادران برای صحبت رفتند، ماریا با الی غذا خورد و در مورد سارا دختر فوت شده جوئل به دختر گفت و عکسی از این جفت را با هم به او نشان داد. بدون اینکه ماریا بداند، الی عکس را دزدید. بعداً گروهی از راهزنان به کارخانه حمله کردند. زنان در سالن غذاخوری محصور شدند تا اینکه تامی و جوئل وارد شدند و راهزنان را تمام کردند.
پس از دعوا، تامی ماریا را کنار کشید تا در مورد توافقی که او و جوئل انجام دادند به او بگوید. با شنیدن این حرف، ماریا به شدت مخالف تحویل تامی الی به کرم شب تاب بود، زیرا می ترسید که او مانند سایر زنان محل سکونت آنها بیوه شود. او با جوئل روبرو شد و اظهار داشت که اگر اتفاقی برای تامی بیفتد، “بر روی او بود”.
الی با شنیدن این مکالمه، سوار بر اسب به یک مزرعه می گریزد. پس از گفتگو در مورد اینکه او نمی خواهد با تامی برود، آنها مورد حمله قرار می گیرند. پس از آن، جوئل، الی و تامی به محل سکونت بازگشتند. جوئل تصمیم می گیرد الی را در آستانه ورود به آن مکان نزد فایرفلایز ببرد و به تامی می گوید که ماریا “به نوعی او را می ترساند”.
زمانی که الی و جوئل در جکسون صحبت می کنند، بار دیگر به ماریا اشاره کوتاهی می شود. او و تامی در تلاش بودند تا جوئل را به یک زن در جامعه علاقه مند کنند و در عین حال او و الی را مجبور به انجام کارهای تعمیر و نگهداری برای آنها کنند. ماریا در نهایت متوجه مصونیت الی شد و آن را مخفی نگه داشت.
رویدادهای The Last of Us Part II
بین سال‌های 2034 و 2038، ماریا آرزو داشت که جکسون جامعه‌ای پر رونق و خوش‌آمد باقی بماند. برای اطمینان از این امر، او گروه‌هایی از نیروهای گشت را از جامعه جکسون ایجاد کرد تا در مناطق مختلف مجاور جستجو کنند تا اقامتگاه‌ها، عمارت‌ها، هتل‌ها و پاسگاه‌های مختلف را جستجو کنند تا آلوده‌های سرگردان را پاکسازی کنند، بنابراین مقابله با حملات گروه‌ها به دیوارهای سنگربندی‌شده آنها آسان‌تر بود. او اهداف متعددی را به گشت‌ها داد، مانند بررسی تعداد مبتلایان در یک منطقه خاص و یادداشت آن در دفترچه‌های گزارش در پایگاه‌های تعیین‌شده. این سوابق زمانی که افراد آلوده به شکل انبوهی به منطقه مهاجرت کردند، به ویژه در ماه های زمستان، حیاتی بودند.
برای اطمینان از مؤثر بودن گشت‌ها، او از آنها می‌خواست که به‌طور منظم مناطقی را که در اطراف سفر می‌کردند بچرخانند و اطمینان حاصل کرد که آنها به صورت جفتی پیش‌بینی می‌کنند و گشت‌ها را از پیش‌بینی به تنهایی منع می‌کرد. او همچنین به گشت‌ها دستور داد تا هر بازمانده احتمالی را که با آن مواجه می‌شوند نجات دهند و آنها را به جکسون بازگردانند و آنها را استخدام کنند. جوئل و تامی جفت مورد علاقه ماریا بودند تا در برابر تهدیدات قریب‌الوقوع گروه ترکان یا مناطقی که برای دیگر گشت‌زنان مشکل ایجاد می‌کنند، اعزام شوند.
در طی یک رویداد اجتماعی در مارس 2038، ماریا متوجه توهین ست به الی و دینا شد. قبل از اینکه او بتواند مداخله کند، جوئل با عجله وارد مرد شد و به او دستور داد که مهمانی را ترک کند. ماریا و تامی جفت را از هم جدا کردند و ست را بیرون بردند تا با او صحبت کند.
صبح روز بعد، ماریا در بار ست بود و او را متقاعد کرده بود که از الی عذرخواهی کند. وقتی الی با جسی برای اطلاع رسانی در مورد گشت آن روز وارد شد، ماریا از او خواست که بیاید و به ست اجازه عذرخواهی بدهد. وقتی الی ساندویچ های پیشنهادی ست را برنداشت، ماریا آنها را برای او برداشت و از الی تشکر کرد که به ست اجازه عذرخواهی را داده است.
بعداً، او فاش می‌کند که جوئل و تامی از همان ساعات اولیه در کلبه اسکی بوده‌اند تا مشاهده‌های آلوده را ارزیابی کنند و از جسی می‌خواهند که تیم گشت‌زنی‌اش را همراهی کند تا با آنها صحبت کند. برای جایگزینی مسیر جسی، او در عوض با الی با دینا شریک می شود. قبل از اینکه الی را رها کند، از او می پرسد که آیا الی و جوئل با هم رابطه خوبی دارند یا خیر، که الی با بی تفاوتی تایید می کند.
آن شب، ماریا با شنیدن خبر قتل جوئل، با تامی بحث کرد. او می‌خواست گروهی را برای تعقیب قاتلان جوئل برای انتقام گرفتن از او بپذیرد، اما ماریا نپذیرفت، زیرا جکسون را در برابر حملات شکارچیان آسیب‌پذیر می‌کرد. در آن شب، تامی یادداشتی برای ماریا گذاشت که نشان می‌داد او به تنهایی می‌خواهد جبهه آزادی‌بخش واشنگتن را در سیاتل پیدا کند و از ماریا خواست که الی را از تعقیب او باز دارد.
روز بعد، ماریا دینا و الی را در خانه جوئل یافت که قصد فرار نیز داشتند. علیرغم بی میلی، ماریا اجازه داد تا با اسب الی، شیمر، جفت شود و تامی را تعقیب کند، تا زمانی که الی قول داد با تامی زنده برگردد.
هنگامی که این سه نفر برگشتند، با یک چشم تامی بسیار تلخ و نابینا و تلاش برای راه رفتن، ماریا و تامی تصمیم گرفتند مدتی از هم فاصله بگیرند.
روابط
تامی
ماریا عاشقانه تامی را دوست داشت و با او ازدواج کرد و جامعه خود را اداره کرد. او قول او را قبول کرد که جوئل بازمانده خصمانه ای نیست و به او اعتماد زیادی داشت.
وقتی تامی او را از دست راهزنانی که می خواستند به او حمله کنند نجات داد، او را با آرامش در آغوش گرفت. با این حال، او سپس با عصبانیت او را به خاطر موافقت با برداشتن الی از دست جوئل سرزنش کرد و به او دستور داد که “یکی دیگر را پیدا کند”. وقتی تامی روی تصمیمش محکم ایستاد، تسلیم شد، اما غم و اندوه بیش از حدی بود که نمی‌توانست در کنارش بماند.
وقتی تامی سرانجام الی را نگرفت، ماریا همچنان به او عشق می ورزید، این زوج هنوز هم ماه ها بعد با بازگشت جوئل و الی ازدواج کردند.
پس از مرگ جوئل و وقایع سیاتل، ماریا و تامی دوستانه توافق کردند که از رابطه خود فاصله بگیرند.
جوئل
ماریا در ابتدا نسبت به جوئل خصمانه بود و تصور می‌کرد که او هنگام تلاش برای ورود به سد قصد بدی داشته است. هنگامی که تامی به او اطمینان داد که این مرد قصد هیچ آسیبی ندارد، او هچ را دفن کرد و به او اجازه داد تا به محل زندگی آنها برود. او اعتراف کرد که به دلیل اینکه این دو به طور غیرمستقیم با هم مرتبط بودند، به دلیل اینکه تقریباً به او شلیک کرده بود، خجالت می کشید.
او از کمک جوئل در دفاع از سد سپاسگزار بود، اما زمانی که جوئل فاش کرد که او فقط به سد آمده بود تا تامی الی را برای او اسکورت کند، عصبانی شد. او آنقدر از دست او عصبانی بود که تهدید کرد اگر برای تامی اتفاقی بیفتد او را می کشد و جوئل را به شوخی به تامی واداشت که از ماریا می ترسد. او احتمالاً به دلیل داستان‌هایی که تامی درباره زندگی جوئل پس از شیوع بیماری به او می‌گفت، پرخاشگر بود و باعث شد ماریا دید ناقصی از جوئل داشته باشد. او فقط جنبه شکارچی او را می شناسد.
ماه‌ها بعد، به نظر می‌رسید که ماریا جوئل را بخشیده و زمانی که او و الی برگشتند، جایی برای او در جامعه فراهم کرد.
سال‌ها بعد، این جفت با جوئل به‌عنوان یکی از بهترین گشت‌زنان ماریا، با هم خوب شدند. وقتی جوئل درگذشت، او از مرگ او شوکه شد، اما نه در حدی که تامی بود، انتقام مرگ جوئل ارزشی برای جان مردمش که با WLF روبرو بودند را نداشت.
الی
ماریا و الی در مدت زمان کوتاهی که در کنار هم بودند به خوبی کنار آمدند. او در خارج از سد متوجه او شد، در ابتدا با او خصمانه بود، اما وقتی تامی جوئل را شناخت آرام شد.
ماریا که می‌خواست به مردان فرصت تنهایی بدهد، کمی قبل از حمله راهزنان از دختر مراقبت کرد. او اسرار گذشته جوئل را با الی در میان گذاشت و تمایل الی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد جوئل محفوظ را درک کرد.
هنگامی که سد مورد حمله قرار گرفت، ماریا از الی محافظت کرد و در یک دفتر پنهان شد. با این حال، او شروع به بیزاری از الی کرد زیرا به طور غیرمستقیم باعث شد تامی نیاز خود را برای ترک ماریا ابراز کند. او به وضوح از این ناراحت بود، اما به نظر می رسید که بیشتر از الی از دست جوئل عصبانی است. دختر هم نمی خواست تامی با او برود.
تا سال 2038، ماریا و الی به خوبی با یکدیگر کنار آمدند. ماریا الی را یکی از اعضای ارزشمند جکسون می‌دانست و برای کمک به الی در نقش گشت‌زنی و همچنین برای تسکین خصومتی که بین او و جوئل ایجاد شده بود، سخت کار کرد. هنگامی که جوئل به قتل رسید، ماریا به تمایل الی برای تعقیب قاتلان خود برای انتقام از مرگش پذیرفت.
