دینا (Dina)

ORCELGAME.IR

“ما خانواده داریم. او نمی تواند مهمتر از این باشد.”

 دینا خطاب به الی

دینا دوتاگونیست داستان الی در The Last of Us Part II و یک شخصیت قابل بازی در حالت بدون بازگشت است. او شریک زندگی الی است و به او در تلاش برای انتقام کمک می کند.

دینا

اطلاعات بیوگرافی

نام های دیگر

Babe (by Ellie)

سال تولد

2015-2018

سن

20-23

وضعیت

زنده

جنسیت

خانم

شغل

گشت زنی جکسون (قبلا)
کشاورز (قبلا)

وابستگی

جامعه جکسون

روابط

جی جی (پسر)
الی ویلیامز (دوست دختر)
جسی (دوست پسر سابق)
مادر بی نام
تالیا (خواهر بزرگتر)

اقامت

نیومکزیکو (قبلا)
جکسون، وایومینگ (پیش فرض)
مزرعه، وایومینگ (قبلا)

رنگ مو

سیاه

رنگ چشم

قهوه ای

بیوگرافی

پیشینه و اوایل زندگی

دینا بین سال‌های 2015 تا 2018 به دنیا آمد. او در جوانی یتیم شد و خواهر بزرگ‌ترش، تالیا، او را بزرگ کرد. در مقطعی قبل از سال 2033، دینا به جکسون، وایومینگ نقل مکان کرد و تحت رهبری ماریا به جامعه پیوست. در طول سفر خود به سیاتل، دینا به الی گفت که اولین قتل او در ده سالگی او بود و مردی را که قصد حمله به مادرش را داشت با چاقو زد. او همچنین با جسی، بازمانده دیگری که در شهرک زندگی می کرد، آشنا شد.

2034 – 2038

بعد از اینکه الی و جوئل در جکسون امنیت پیدا کردند، دینا با جکسون دوست شد. او همچنین با جسی قرار داشت، اگرچه آنها در نهایت از هم جدا شدند.

رویدادهای The Last of Us Part II

       چند روز پس از پایان رابطه دینا و جسی، جشنی در کلیسایی در شهرک برگزار می شود. دینا با مردی از گروه می رقصد، همانطور که جسی و الی نگاه می کنند. او الی را که در بار در حال نوشیدن است دعوت می کند تا با او برقصد. در حین رقصیدن، دینا الی را می بوسد و به این نکته اشاره می کند که دیگر پسران دهکده باید “ترس” داشته باشند، زیرا الی شانس بیشتری با دینا دارد تا آنها. The Last of Us Part II.

روز بعد، دینا و الی مأمور گشت زنی در مسیرهای نهر می شوند، مسیری که دینا قبلا با یوجین لیندن فقید طی کرده بود. در هنگام گشت زنی، آنها در مورد روابط قبلی خود با گربه و جسی، فیلم های اکشن جذابی که جوئل از آنها لذت می برد و رویاهای خود برای سفر به مکان های مختلف صحبت می کنند.

پس از برخورد با تعداد زیادی از مبتلایان در طول مسیر خود، یک کولاک شدید ایجاد می شود و آنها در یک کتابخانه پناه می گیرند. در اینجا، آنها متوجه می شوند که یوجین در حال پرورش ماری جوانا بوده است. دینا در حالی که یک مفصل قدیمی را به اشتراک می گذارد، با الی در مورد بوسه آنها در شب قبل روبرو می شود که منجر به یک بوسه پرشور دیگر می شود و این جفت رابطه خود را به پایان می رساند.                                پس از مدتی، جسی به کتابخانه می رسد و به دنبال آنها می گردد. او به آن‌ها می‌گوید که جوئل و تامی طبق برنامه به دیده‌بانی نرسیده‌اند، و آنها تصمیم می‌گیرند به دنبال آن‌ها بروند و مسیرهای مختلفی را طی کنند. وقتی دینا به کلبه شکار می رسد، جسد جوئل و الی بیهوش و کتک خورده را می یابد.

صبح روز بعد، دینا در حالی که الی در حال عزاداری بر سر قبر جوئل است، حضور دارد. او اظهار می کند که ماریا پس از خروج تامی، اصطبل را قفل کرد، که می تواند مانع از برنامه های آنها برای ترک شود. الی به دینا می گوید که او نباید خود را موظف به سفر به سیاتل کند. با این حال، دینا به الی اطمینان می دهد که این انتخاب اوست. او الی را تا خانه جوئل همراهی می‌کند تا ساعت و هفت تیر او را بردارد، جایی که ماریا در مورد برنامه‌هایشان برای ترک جکسون مورد بازجویی قرار می‌گیرند. در کنار الی، او قول می دهد که کمک کند تامی را سالم به خانه بیاورد.

       در نیمه راه ماموریت دینا و الی برای انتقام مرگ جوئل، دینا فاش می کند که فرزند جسی را باردار است. این امر به روابط آنها فشار وارد می کند. به این ترتیب، دینا در تئاتری که این زوج به عنوان مخفیگاه ایجاد کرده‌اند، می‌ماند و به الی می‌گوید که سعی کند تامی را در همسایگی Hillcrest پیدا کند. قبل از رفتن الی، دینا یک دستبند به او می دهد تا بپوشد. ساعاتی بعد، الی با جسی برمی گردد. با این حال، او همچنین در مورد رسیدن به ابی در بیمارستان لیک‌هیل سیاتل نقش مهمی دارد. او جسی را با دینا پشت سر می گذارد و او برای ادامه جنگ صلیبی خود می رود.

وقتی الی برمی گردد، متوجه می شود که ابی در آکواریوم پنهان شده است، اما او غرق در خون است و می لرزد. دینا به شستن خون کمک می کند و الی – که از شکنجه نورا آسیب دیده – اعتراف می کند که نمی خواهد دینا را از دست بدهد. روز بعد، الی و جسی برای جستجوی تامی تئاتر را ترک می کنند و چند ساعت بعد با او باز می گردند. سپس الی در پشت صحنه کنار دینا دراز می کشد و مبارزه او را با تبش تماشا می کند، قبل از اینکه برای بررسی تامی و جسی در سالن تئاتر حرکت کند.

اندکی بعد، ابی مکان آنها را پیدا می کند، به تامی شلیک می کند، جسی را می کشد و سپس الی را وارد دعوا می کند. دینا با پیدا کردن ابی که الی را کتک می زند، به سمت ابی می دود، با او برخورد می کند و با چاقویش او را می زند. با این حال، لو به شانه دینا شلیک می‌کند و به ابی اجازه می‌دهد دست برتر را به دست آورد و دینا را ناک اوت کند. الی از ابی التماس می کند که دینا را نجات دهد و فاش می کند که دومی باردار است. با این حال ابی می گوید “خوب” و آماده می شود تا گلوی دینا را برش دهد. لو ابی را صدا می کند و او را به هوش می آورد و از دینا چشم پوشی می کند. پس از آن، دینا، الی و تامی به جکسون بازگشتند.

       تقریبا یک سال بعد، الی و دینا در مزرعه ای با پسر دینا جی جی زندگی می کنند. در حالی که الی جی جی را در اطراف مزرعه حمل می کند، دینا ظرف ها را می شست و لباس ها را روی خط لباسشویی آویزان می کند. قبل از اینکه دینا او را هل دهد و اصرار کند که باید لباس‌های شسته‌شده را خاموش کند، الی مقداری موسیقی می‌گذارد و سه نفر با آن می‌رقصند. در حین انجام این کار، دینا به الی می گوید که گوسفندها را دوباره در انبار بگذارد تا بتوانند غذا بخورند. با این حال، در روند جمع کردن گوسفند، الی یک فلاش بک آسیب زا از ناتوانی او در نجات جوئل در لحظه مرگش دارد. دینا با شنیدن فریادهای او به انبار می رود تا از الی دلجویی کند و او را آرام کند.

مدتی بعد، تامی به دیدار دینا و الی می رود. با وجود از دست دادن تحرک و بینایی خود، او خوشحال است که این جفت خوب کار می کنند. با این حال، او فاش می‌کند که در واقع آمده است تا از آن زوج بخواهد که دوباره ابی را تعقیب کنند، زیرا مکان او را محدود کرده است. دینا اصرار دارد که این جفت با این کار تمام شده است، که الی با تردید موافق است. تامی با عصبانیت الی را مورد سرزنش قرار می‌دهد و به بیرون می‌رود. دینا با دادن جی جی به الی، تامی را تعقیب می کند و از او می خواهد که دیگر برنگردد و درباره ابی صحبت کند. تامی به او می گوید که آن را ذخیره کند و سوار می شود.

آن شب، الی بیدار می ماند و به جوئل فکر می کند. در اوایل صبح، دینا به طبقه پایین می آید تا الی را پیدا کند که چمدانش را بسته است تا برود. او از الی می خواهد که به رختخواب برگردد، اما الی نشان می دهد که باید برود ابی را بکشد. او معتقد است که این امر به PTSD او پایان می دهد و او را قادر می سازد دوباره بخورد و بخوابد. علیرغم درخواست دینا، الی به کالیفرنیا می رود و او و جی جی را تنها می گذارد. دینا جی جی و بسیاری از وسایل را با خود می برد و تمام الی را در اتاق یدکی رها می کند و مزرعه را رها می کند.

طراحی و ظاهر

دینا در طول بازی لباس های زیادی می پوشد. او بیشتر لباس‌های قهوه‌ای و پاییزی می‌پوشد، مانند کت خز قهوه‌ای‌اش که هنگام گشت‌زنی می‌پوشد، و ژاکت جین قهوه‌ای‌اش هنگام شکار ابی در سیاتل. او شلوار جین آبی می پوشد. موهای او مشکی است و معمولاً به صورت دم اسبی بسته شده است و روی صورتش گرد و غبار ملایمی از کک و مک دارد. او نیز یهودی است.

روابط

الی

دینا و الی برای مدت طولانی دوستان صمیمی هستند، هر دو با یکدیگر علاقه دارند، اما هرگز به آن اعتراف نکرده اند. در نهایت، در حین رقص، دینا – که اخیراً برای همیشه از جسی جدا شده است – تصمیم می گیرد الی را ببوسد، که او هم به همان اندازه پاسخ می دهد. روز بعد، این زوج برای گشت زنی شریک می شوند و رابطه خود را در مخفیگاه یوجین لیندن به پایان می رسانند.

دینا اصرار داشت که به سفر الی به سیاتل بپیوندد تا الی برای انتقام گرفتن از قاتلان جوئل، وفاداری بالایی به او نشان دهد.

در نقطه ای بین جکسون و سیاتل، دینا متوجه می شود که او از جی جی باردار است. وقتی آن دو به سیاتل می رسند، هر دو راز آنها آشکار می شود: الی از بارداری دینا باخبر می شود، در حالی که دینا از مصونیت الی در برابر کوردیپس مطلع شد. حاملگی او آسیب موقتی را در رابطه آنها ایجاد می کند زیرا الی از اینکه دینا با میل و میل خود را در معرض خطر قرار می دهد عصبانی شده و صدمه دیده است، علاوه بر این اعتقاد دارد که او بار سنگینی در شکار الی برای ابی خواهد بود.

با این حال، پس از کشتن نورا، الی ابراز کرد که نمی‌خواهد دینا را از دست بدهد و این نشان می‌دهد که رابطه آنها همچنان قوی است. عشق آنها به یکدیگر پس از خروج آنها از سیاتل، زمانی که با جی جی به مزرعه خود نقل مکان کردند، بیشتر تقویت شد. با این حال، زمانی که تامی از مزرعه بازدید کرد و از الی خواست به قول خود برای کشتن ابی احترام بگذارد، شادی آنها کوتاه بود. دینا با الی مخالفت کرد، اما الی در تمایل خود برای انتقام مصمم بود.

دینا با وفادار ماندن به قول خود، جی جی را گرفت و مزرعه را ترک کرد و الی را ترک کرد تا به خانه برگردد تا مکان متروکه را کشف کند.

اگرچه الی هنگام سفر به تنهایی دستبند دینا را نبست، اما چندین ماه بعد زمانی که به مزرعه بازگشت، آن را به دست داشت.

جسی

دینا و جسی چند سال با هم قرار گذاشتند تا اینکه سرانجام از هم جدا شدند. اگرچه آنها با هم نیستند، اما به نظر می رسد که به یکدیگر احترام می گذارند و به یکدیگر اهمیت می دهند. دینا قبل از مرگ جسی هرگز نتوانست به او بگوید که جی جی باردار است.

در حالی که خود جسی هرگز نتوانست پسرش را ملاقات کند، دینا اطمینان داد که خانواده او می توانند با جی جی وقت بگذرانند و میراث جسی را زنده نگه دارند.

تالیا

پس از مرگ مادرشان، تالیا موکول شد تا خواهر کوچکترش دینا را بزرگ کند. او دینا را برای دعا به کنیسه می برد، تمرینی که دینا خودش در خلوت انجام می داد. دینا به الی گفت که اگر قاتل خواهرش را به دست بیاورد، بدتر از کاری که تامی با کسانی که به کشتن جوئل کمک کردند، کرد و از خود وفاداری شدید به تالیا نشان داد.

زمانی که دینا در مزرعه زندگی می کرد، عکسی از خود با تالیا نگه داشت.

گالری

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

این صفحه را به اشتراک بگذارید

از طریق پلتفرم های زیر این صفحه را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

Telegram
Facebook
X
Threads
WhatsApp
Email

حمایت

امیدوارم از سایت ما خوشت اومده باشه. از اونجایی که سعی کردیم محتوای سایت به صورت رایگان برای شما قرار داده بشه، ممنون میشم با دونیت و حمایت از طریق لینک زیر به ما کمک کنید که روز به روز پیشرفت کنیم.